صفحات

چرااحمدی نژادبا محاكمه رحیمی مخالف است؟

سید شیرازی

آیا مناظره انتخاباتی خود با كروبی در سال گذشته را به یاد دارید كه در آن به صراحت اعلام كردید حاضرید پرونده اطرافیان و كسانی را كه آقای كروبی بدانها اشاره داشت برای بررسی و پیگیری به سیستم قضائی دهید، مشروط بر اینكه ایشان نیز چنین كنند؟ و حتی گفتید از همین فردا شروع كنند؟ وقت آن نرسیده در مقابل چشم جهانیان كه با ادبیات عدالت محور شما آشنایند و در نقاط دیگر جهان به وجد آمده اند،عدالت را از نزدیكان خود شروع كنید؟
مدت مدیدی است بحث های زیادی توسط نمایندگان مجلس و اخیرا نیز سیستم قضائی درمورد رسیدگی به پرونده های مفاسد اقتصادی مطرح گردیده است،
اما در این بین رسیدگی به پرونده بیمه ایران به دلیل نقش معاون اول رئیس جمهور، از اهمیت خاصی برخوردار گردیده است، به نحوی كه در نطق های مجلس و حتی برنامه های زنده تلویزیونی نسبت به ارجاع شخص معاون اول به سیستم قضایی سخن های بی پرده و شفافی بیان می گردد كه البته با واكنش مدافعانه و صریح شخص رئیس جمهور و اطرافیان و حامیان ایشان مواجه گردیده است.


آنچه بیشتر از همه اذهان عموم مردم را به خود متوجه ساخته است، نه بحث معاون اول بلكه دفاع شخص رئیس جمهور از ایشان درخصوص پیگیری پرونده ای است كه سیستم قضائی كشور نیز در رسیدگی به آن تاكنون فروگذار نكرده و تمامی عوامل آن بازداشت گردیده اند. به راستی چرا رئیس جمهور از پیگیری قضائی معاون اول خود استقبال نمی كند؟ سوالی است كه به طور تحلیلی بدان پاسخ خواهم داد.


برای پاسخ به این سوال اساسی، لازم است در مقدمه شخصیت و جایگاهی را كه رئیس جمهور برای خود متصور نموده اند را مورد بازبینی قراردهیم تا ابعاد عدم ارجاع این پرونده بهتر مشخص شود. ایشان به لحاظ داشتن این عقیده كه دارای 24 میلیون رای مردم هستند و این تعداد آراء خود را از آراء نمایندگان بیشتر می دانند، دارای جایگاه والاتری نسبت به مجلس برای خود قائلند و عملا اینكه مجلس بخواهد با پیگیری های خود در موضوعات مختلف سد راهی برایشان ایجاد كند را ناخوشایند می دانند و از اینكه برایشان این تصور نقش ببندد كه تحت فشار از سوی نمایندگان قرار دارند و با این فشار تن به خواسته های اینان میدهند خوشایند نیبست.


همین نگاه است كه باعث شده ایشان خود را بعد از رهبری معظم انقلاب، یك سروگردن بالاتر از سایر قوا بدانند و به دیگران بیشتر از ناحیه بالا نگاه بیندازند و خود را بیشتر مطالبه گر بدانند تا پاسخگو.
بعد از ذكر این مقدمه برمی گردیم به پاسخ سوال مطرح شده و آن این است كه به نظر می رسد حامیان ایشان در قبال مجلس و قوه قضائیه به دنبال یك گروكشی قضائی هستند و بطور غیرمستقیم  می خواهند این مطلب را برسانند كه تا زمانی كه به این پرونده ها رسیدگی نشود، حاضر به تمكین در برابر پرونده معاون اول خود نخواهند بود. اما كدامین پرونده؟ رسیدگی به پرونده های آقایان خاتمی، موسوی، كروبی و مهدی هاشمی.
ایشان به طور غیرمستقیم دنبال این هستند كه چرا نمایندگان و سیستم قضائی از پیگیری این پرونده ها دست برداشته و فقط بر پرونده معاون اول ایشان تمركز كرده اند؟ و به لحاظ همان ویژگی شخصیتی كه بیان شد این تمكین را نوعی شكست برای خود میدانند و ایشان حاضر به شكست ولو اینكه پایانش پیروزی باشد نیستند.


اما لازم است نكاتی در این رابطه به رئیس جمهور محترم متذكر گردد تا شاید باروشن شدن ابعاد یشتری از این پرونده ها چنانچه چنین ذهنیتی را دنبال می كنند، ازقیاس نمودن آنها با پرونده معاون اول خود دست برداشته و اجازه پیگیری پرونده معاون اول خود راتا حصول نتیجه  به سیستم قضائی بدهند:


1-همانطور كه همگان می دانند رسیدگی به پرونده آقایان خاتمی، موسوی و كروبی مورد مطالبه نمایندگان و آحاد مردم قرار گرفته است و حتی سیستم قضائی كشور نیز با اطمینان خاطر اعلام پیگیری كرده است اما نكته قابل توجه برای همه آنان كه پیگیر محاكمه اینان هستند این است كه بنا به گفته رئیس محترم قوه قضائیه :«رسیدگی به این پرونده تابع مصالح نظام است» و مصلحت نظام فقط و فقط در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است.


حال این سوال مطرح می شود كه آیا شخص رئیس جمهور در خصوص این پرونده  كه از مصلحت های نظام  است با اطلاع هستند یا خیر؟ مسلما به دلیل جایگاه خاص رئیس جمهوری جواب آری است. حال سوال دوم مطرح می شود كه آیا پرونده معاون اول ایشان نیز به لحاظ حساسیت تابع مصالح نظام است یا خیر؟ اگر جواب آری است پس باید شخص رئیس قوه قضائیه مانند پرونده اولی كه اشاره شد به عموم مردم و نمایندگان مردم اعلام كنند كه رسیدگی به این پرونده هم  تابع مصالح نظام است كه مسلما همان نمایندگان پیگیر نیز به دلیل درك مصلحت نظام شعله پیگیری خود را پایین خواهند كشید.


اما اگر جزء مصلحت های نظام نیست، پس مقایسه نمودن دو چیز غیرمتشابه (پرونده ای كه تابع مصالح نظام است و پرونده ای كه نیست) كاری اشتباه و نادرست است و لازم است پرونده دوم در اسرع وقت مورد پیگیری تا حصول نتیجه قرار گیرد. از این رو اصرار نمایندگان برای ارجاع شخص معاون اول رئیس جمهوری به پاسخگویی دادگاه نه تنها كار نادرستی نیست، بلكه اقدامی در شان وظایف نمایندگی است.


2- اما در خصوص پرونده مهدی هاشمی؛ آیا تاكنون جمله ای علنی، سخنی، فشاری مبنی بر عدم پیگیری این پرونده از سوی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام شده است؟مسلما جواب منفی است. بلكه آنچه تا كنون اعلام گردیده است و با آغوش باز از آن استقبال به عمل آمده، این است كه به محض پایان ماموریت آموزشی-كاری، مهدی هاشمی به میهن بازگشته و آماده پاسخگویی به اتهامات وارده خواهد بود.


این ادعا- بازگشت مهدی هاشمی برای جوابگویی-  توسط كسی مطرح می شود كه تمام زندگی خود را صرف انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی نموده است و محال عقل است آبروی چند ده ساله خود را به پای فرزند خود بریزد تا خدای ناكرده در پیشگاه مردم و تاریخ خود را مقصرمعرفی نماید. چراكه او به روشنی پایان راه ایمان دارد. حال جای این سوال است كه بین فرد متهم حاضر و غائب تفاوتی هست یا خیر؟ آیا می توان گفت كه مثلاچون فلان متهم غائب است و به پرونده اش رسیدگی نمی شود پس متهم حاضر نیز نباید پاسخگوی اتهاماتش باشد؟ اگر فرضا چنین استدلالی روا باشد كه سنگ بر روی سنگ بند نمی شود.


حال كه ابعاد این پرونده ها بررسی گردید، سوالاتی چند از حضور رئیس جمهور محترم داریم كه امیدوارم با پاسخ روشن خود هرچه زودتر زمینه به  سامان رسیدن آن را بدهند:


الف- آیا مناظره انتخاباتی خود با آقای كروبی در سال گذشته را به یاد دارید؟ كه در آن به صراحت اعلام كردید حاضرید پرونده اطرافیان و كسانی را كه آقای كروبی بدان‏ها اشاره داشت برای بررسی و پیگیری به سیستم قضائی دهید مشروط بر اینكه ایشان نیز چنین كنند و حتی گفتید از همین فردا شروع كنند؟ حال چه شده كه یك سال و اندی كه از این ادعا توسط جنابعالی می گذرد دربرابر پیگیری پرونده معاون اول خود این قدر واكنش نشان می دهید و حاضر به تسلیم نیستید؟ نباید بهانه به برخی داده شود تا تصور كنند خدای ناكرده آن حرفهای مناظره نیز از روی ایجاد شور انتخاباتی بوده است و عقبه عملی ای نداشته باشد.


ب- آیا ایشان مثال نحوه برخورد امام علی(ع) با حاكم اهواز را كه بارها و بارها در برنامه های انتخاباتی خود برای نشان از قاطعیت مبارزه با فساد مطرح می كردند به یاد دارند؟ آیا وقت آن نرسیده بر سیره مولای متقیان قدم بردارند و نزدیكترین یار خود را به پاسخگویی فرا بخوانند؟ تا خدای ناكرده شائبه استفاده ابزاری از داستان های مذهبی در یك مقطع خاص را برای همگان متصور نسازند؟


ج-  یك فرق آقایان موسوی، خاتمی، كروبی و مهدی هاشمی با معاون اول رییس جمهوری در این است كه انها در سیستم اجرایی و دولتی كشور فعال نیستند و مشغول به كار نمی باشند.مسئولیت مبارزه با مفاسد را نیزعهده دار نمی باشند كه شاخصه مهم مقام معظم رهبری را مبنی بر پاك بودن دستان و دستمال مبارزه كننده با فساد با خود همراه داشته باشند. آیا به نظر شما قیاس این دو دسته محلی از  اعراب دارد؟


د- حضرتعالی كه حقیقتا تمام تلاش و كوشش خود را به زمینه سازی ظهور حضرت حجت(عج)معطوف نموده اید و همگان را دعوت به مسیر عدالت می نمائید، آیا وقت آن نرسیده در مقابل چشم جهانیان كه با ادبیات عدالت محور شما آشنایند و در نقاط دیگر جهان به وجد آمده اند،عدالت را از نزدیكان خود شروع كنید و پیش چشم همگان پاكی تیم خود را به نمایش بگذارید؟


و- سوال آخر اینكه نمایندگانی كه پیگیر این پرونده هستند در هیچ كجا نگفته اند معاون اول رئیس جمهور مجرم است بلكه گفته اند متهم است. یعنی پس از پاسخگویی می تواند محكوم یا تبرئه گردد. شما كه صددرصد به ایشان مطمئن هستید و  ایشان را مومن و پاك می دانید، چرا ایشان را برای پاسخگویی ملزم نمی كنید تا پاك بودنشان بر همگان روشن شود و برگ زرین دیگری در اذهان ملت در خصوص نحوه رفتار عادلانه شما با نزدیكانتان نقشش ببندد كه ایشان عدالت  برخورد با فساد را همان طور كه  برای دیگران می خواستند در مرتبه اول برای خود و كابینه و اطرافیان خود واجب می دانستند و حقیقتا قول و عملشان یكی است.
شما را به خدا یك بار برای همیشه این قیاس و شایعه را از اذهان مردم پاك كنید كه در كشور كمونیست چین بالاترین مقام های دولتی به دلیل فساد مجبور به استعفاء ، عزل و حتی اعدام می شوند اما دركشور اسلامی ما گاه آزادانه هرآنچه بخواهند می كنند و به مردم ثابت كنید كه در اجرای احكام اسلامی عادلانه تر از كشور چین هستید و خود را بعنوان الگو برای همیشه در اذهان مردم ما ثبت و ضبط  نمائید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر