صفحات

زنده به گور کردن کارگران معدن کرمان: یعنی مرده تصور کردن آنان و تغییر عملیات نجات به عملیات کشف جنازه

یک ماه پیش که رسانه‌ها ماجرای نجات معدن‌چی‌های شیلی را ثانیه به ثانیه توی حلق‌مان فرو می‌کردند، حرفم این بود که آنها با این نمایش شلوغ حواس‌مان را از علت رخ دادن این واقعه به سمت قربانیان آن پرت می‌کنند، انگار که حادثه‌ای طبیعی مثل زلزله رخ داده و ملت زیر زمین گیر کرده‌اند و نه حادثه‌ای قابل پیشگیری که با ایمن کردن معادن می‌توانست از اساس اتفاق نیافتد. خیال می‌کردم خیلی بد است اگر حوادث قابل اجتناب را در زمره‌ی حوادث طبیعی جا بزنند..
 پیمانکاران ساختمانی قاتلان خاموش مردم هند

که بدترش را هم دیدیم. امشب را که ساعت از سه گذشته اگر پنجشنبه دوم دی‌ماه حساب کنیم هشت روز از ریزش معدنی در کرمان و مفقود شدن سه کارگر می‌گذرد،
ده‌ها خبر از طریق خبرگزاری‌های رسمی منتشر شده اما کل اطلاعات ثابتی که می‌شود از مجموع این اخبار کسب کرد همین یک جمله است: «ریزش معدن زغال سنگ در کرمان و کشته شدن یک کارگر و مفقود شدن سه کارگر دیگر.» موضوع عجیبی که از طریق بازخوانی و به هم چسباندن اخبار رسمی دریافته‌ام این است که منابع خبری حتی درباره مکان این حادثه با هم توافق ندارند.
یک خبرگزاری از وقوع حادثه در معدن راور کرمان گزارش می‌دهد، یکی در معدن هجدک کرمان، یکی در معدن اشکیلی کرمان.. یکی از آنها هم که مکانی جدید به نام «هجتک» به نقشه‌ی کرمان و به تبع ایران اضافه کرده. این اسم‌ها چنان گیج‌کننده است که مخاطب این اخبار نمی‌تواند مطمئن باشد همه‌ی این خبرها راجع به یک حادثه است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر